استنتاج
دومین مرحله از روش هولمز استفاده از علم استنتاج بر مبنا مشاهده برای رسیدن
به نتایج علمی ومنطقی در مورد جزییات مهم پرونده بود
"در هنر استنتاج بسیار مهم است که بتوان در میان اطلا عات مختلف تشخیص داد کدام فرعی وکدا م اساسی است"(ملاک رایگیت)پس از گردآوری همه واقعیات،سر نخ ها تکه ها وقسمتها در ذهن او وجود دارد
و آنها را بررسی می کند آن وقت اغلب می شیند و ساعتها در تمامی وقایع تعمق می کند
همان طور که در درنده باسکرویل :"تکتک شواهد را سبک سنگین کرد نظریه های مختلی بنا کردآن ها را مقابل هم قرار داد وتصمیم می گرفت که چه نکاتی اساسیست وچه نکاتی بی اهمیت"
در "مرد کج لب"
کارآگاه شب را به تعمق درباره پرونده می گذراند ومقدار زیادی توتون مصرف کرد
و در نهایت به جواب رسید
برای استدلال مبنی بر استنتاج تمایل مشاهده گر به منطقی ماندن
و واقعبین بودن بسیار مهم است.پس از آنکه "با ذهن کاملا خالی که همیشه یک امتیاز محسوب می شود" (جعبه مقوایی) به پرونده می پردازد
فکر میکند"اشتباه است اگر فراتر از اطلاعات خود به بحث به پردازیم متوجه میشوید که دارید ناخود آگاه را طوری می پیچانید که با نظریه های شما جور در بیاید"(سرای ویتسریا)
"من هیچ وقت تعصب ندارم و رام و سربه راه به طرفی میروم که اطلاعات هداستم کند"(ملاک رایگیت)و"من هرگز حدس نمی زنم عادت بدیست –نیروی منطق را تباه می کند"(نشانه چهار)
این قسمت ادامه دارد..-قسمت 2(مشاهده)-قسمت1(روش کار)بررسی شرلوک هلمز بر اساس داستان ها قسمت 3 (استنتاج(1))---